چه‌جوري بگم ببخشيد؟!


 

نويسنده:سارا جمال‌آبادي
دکتر مهرداد اخوان بهبهاني




 

چه وقت، چرا و چگونه بايد عذرخواهي کرد؟
 

به آخرين نفري که از شما عذرخواهي کرد و نپذيرفتيد، فکر کنيد. اصلا شايد آخرين نفري که عذرخواهي کرد و پذيرفته نشد، خودتان بوديد. اما چرا؟ فکر مي‌کنيد مشکل از نحوه عذرخواهي شما بوده يا از سخت‌گيري طرف مقابل‌تان؟ آنچه اين هفته در صفحه «موضوع ويژه» مي‌خوانيد، مسيري است براي يک عذرخواهي درست و اصولي که به احتمال قوي، مي‌زند به هدف! خلاصه، اگر شما هم با معذرت‌خواهي مشکل داريد، مطالب رزیر را بخوانید.

يک، دو، سه، عذرخواهي
 

عذرخواهي موثر، آداب و دستوالعمل‌هايي دارد که در عمل آن‌قدرها که فکر مي‌کنيم، ساده نيست. عذرخواهي صحيح، راه و رسم خودش را دارد. يعني اجزاي مشخصي دارد که اگر حق هر يک از اين اجزا به درستي ادا نشود، احتمال شکست خوردن و پذيرفته نشدن معذرت‌مان زياد است.
1) پذيرش از درون: اول از همه بايد در درون خودمان بپذيريم که اشتباه کرده‌ايم و بايد مسووليت اشتباه‌مان را قبول کنيم.
2) اشتباهاتت را نام ببر: در معذرت‌خواهي بايد از اشتباه‌مان اسم ببريم. مثلا چنين کلماتي براي يک عذرخواهي مناسب نيستند: «اگر باعث آزارتان شده‌ام، ببخشيد ... ‌اگر به هر دليلي از دست من دلخور شده‌اي، ‌معذرت مي‌خواهم...» بهتر است دقيقا به اشتباه‌تان اشاره کنيد. مثلا: «من واقعا اشتباه کردم که پشت سرت حرف زدم. مرا ببخش. . .»
3)خوب توضيح بدهيد: مي‌تواند خيلي از اين ابهامات ذهني را رفع و رجوع کند. مثلا ممکن است توضيحات‌تان چيزهايي از اين قبيل باشد: «خسته بودم، حالم خوب نبود، ذهنم به بيماري مادرم مشغول بود، حواسم نبود، و . . . و قول مي‌دهم که چنين اتفاقي ديگر تکرار نشود.»
4) قصدتان خير باشد: بخش مهمي از توضيح ما بايد به همين نکته اشاره کند که آنچه مرتکب شده‌ايم، عمدي نبوده و قصد توهين و بي‌احترامي نداشته‌ايم. اين اشاره، به شخصي که از ما رنجيده، اجازه مي‌دهد که ديگر در مقابل ما احساس راحتي کند و در برابرمان موضع خصمانه نگيرد.

5) صادقانه و صميمانه حرف بزنيد: تا زماني که ما به شرم و احساس گناه و پشيماني خودمان اعتراف نکرده‌ايم، معمولا طرف مقابل‌مان متوجه نمي‌شود که آيا ما از عمل‌مان واقعا پشيمانيم يا نه. حس نگراني و شرمندگي ما به هنگام عذرخواهي، به فرد مقابل‌مان مي‌فهماند که ما بيمناکيم که مبادا رابطه‌ دوطرفه‌مان به هم بريزد و اين اظهار شرمندگي، در واقع، يک احترام مضاعف به شخصي است که از ما رنجيده است.
6) جبران کنيد: عذرخواهي در واقع جبران يک خسارت روحي، جسمي يا اقتصادي است. براي اين جبران، لازم است که معذرت‌خواهي‌کننده، احساس شرمندگي‌اش را به زبان بياورد. در عذرخواهي، اگرچه کلمات خيلي مهم‌اند اما معمولا کفايت نمي‌کنند. بيان صريح اينکه: «به من بگو چه کار کنم تا از من بگذري و مرا ببخشي؟» در خيلي از موارد، لازم است.
7) هديه بدهيد: تهيه يک هديه مناسب هم تاثير يک عذرخواهي شفاهي را چند برابر مي‌کند. عذرخواهي، خيلي بزرگ‌تر از آن چيزي است که اغلب‌مان فکر مي‌کنيم. حفظ حرمت اشخاص و حفظ حرمت خودمان به جاي خود اما بايد قبول کرد که عذرخواهي مي‌تواند از ارزش‌هاي انساني هم پاسداري کند. چه بين دو نفر، چه بين چند نفر و چه بين دولت‌ها و ملت‌ها.

کي عذرخواهي کنيم؟
 

براي يک رنجش ساده، مثلا وقتي که حرف کسي را قطع مي‌کنيم و اصطلاحا وسط حرفش مي‌پريم، اگر بلافاصله عذرخواهي نکنيم، ممکن است ديگر دير شود و عذرخواهي‌مان تاثيرش را از دست بدهد. براي يک دلخوري شديد، مثلا بابت اينکه يک نفر را در جمع تحقير کرده‌ايم، عذرخواهي بلافاصله صورت خوشي ندارد. حتي کار را بدتر مي‌کند چون حواس همه جمع، روي آن موضوع متمرکز مي‌شود و دلگيري فرد را از ما بيشتر مي‌کند. براي عذرخواهي در چنين مواردي، بايد سنجيده‌تر و حساب‌شده‌تر اقدام کنيم اما بزرگ‌ترين و بدترين مانع بر سر راه يک عذرخواهي موثر، اين است که ما ـ به غلط ـ تصور کنيم که معذرت‌خواهي نشانه‌اي از ضعف شخصيت است و موجب سرشکستگي‌مان مي‌شود. اينکه وقتي کسي را رنجانده‌ايم، اصلا به روي خودمان نياوريم و بگذاريم زمان همه چيز را حل کند، خام‌ترين تصميم ممکن است. عذرخواهي نمادي از استحکام شخصيتي است. نمادي از صداقت است چراکه صادقانه اعتراف مي‌کنيم ما اشتباه کرديم. نمادي از سخاوت است چراکه مي‌خواهيم با شکستن خودمان، يک رابطه ويران را بازسازي کنيم. نمادي از جسارت است چرا که اين ريسک وجود دارد که طرف مقابل‌مان اصلا عذرمان را نپذيرد و حرمت‌مان را بشکند اما آموزه‌هاي ديني به ما آموخته‌اند تا زماني که حواس‌مان باشد که ما آدم‌هايي جايزالخطا هستيم و روي زمين خدا، خودمان را با خدا اشتباه نگيريم، هنوز نشانه‌هايي از خير و صلاح در ما وجود دارد. در بحث معذرت‌خواهي، تصوير و تصوري که آدم‌ها از خودشان دارند، خيلي مهم است. هر وقت که اين تصوير و تصور ـ‌ به نحوي از انحا ـ مخدوش شود، معمولا يک رنجشي به وجود مي‌آيد که اگر بخواهيم آن را از بين ببريم، بايد برويم سراغ عذرخواهي. در نظر بگيريد که شما خودتان را کارمند نمونه يک اداره مي‌دانيد. هر روز صبح، سر وقت به سر کارتان مي‌آييد و وظايف کاري‌تان را به درستي انجام مي‌دهيد اما يک روز، رييس اداره بدون هيچ دليل مشخصي، از کار شما در مقابل ساير همکاران‌تان انتقاد مي‌کند يا توبيخ‌تان مي‌کند. قطعا مي‌رنجيد چرا که احساس مي‌کنيد تصوير و تصوري که خودتان از خودتان داشته‌ايد، در ذهن رييس‌تان و حتي در ذهن خودتان مخدوش شده است. دواي چنين رنجشي ـ و چنين رنجش‌هايي ـ فقط و فقط عذرخواهي است اما نه هر عذرخواهي ساده و ساختگي بلکه يک عذرخواهي صحيح.
منبع:http://www.salamat.com